کتابی که در ابتدا فکر میکردم خیلی بدیهی هست، چنان با مثال های جذاب و رخنه در عمق ماجرا جذبم کرد که از خواندن آن بسیار لذت می برم و پیشنهاد میکنم اگر علاقه به حل مسئله و ریشه یابی مسئله دارید حتما این کتاب را بخوانید.

همچنان در حال مطالعه این کتاب هستم، لذا این داستان ادامه دارد. 😉

کور مشکلی

از آنجایی که ما در ایران با انواع و اقسام کمبودها و مشکلات مواجه هستیم😢، رویارویی مداوم ما با مشکلات باعث میشه عادت کنیم. و مشکل رو از جایی به بعد جزو شرایط در نظر بگیریم. و نسبت به حل مسئله اقدام نکنیم.

این موضوع هم در مورد شرایط جامعه صدق میکنه و هم در کارهای روزمره ما.

قصدم از مطرح کردن مسئله ی طرح زوج و فرد تنها اشاره به کور مشکلی نیست. بلکه برام جالبه که تقریبا به همه مردم تهران اثبات شده که این طرح موجب کاهش آلودگی هوا نشده. اما همچنان منبع درآمدی است برای شهرداری 💰 و با توجه به درآمدش همچنان پایدار و پابرجا.

در این کتاب هم به تشریح این طرح پرداخته می شود و دلایل موفق آمیز نبودن آن مشخص می شود.

طرح زوج و فرد

سال 1989 در مکزیکوسیتی تصمیم گرفتن که برای کاهش آلودگی هوا و ترغیب بیشتر مردم برای استفاده از حمل و نقل عمومی، قانون زوج و فرد رو پیاده سازی کنند.

تصور کنید پروژه ای که ۳۴ سال پیش در شهری اجرا شده و نتایج آن بررسی شده است همچنان در شهر شما در حال اجراست و کسی نسبت به پیامدهای آن ایرادی ندارد.

در نتیجه بیشتر مردم رفتند و ماشین دیگری خریدند تا بتوانند در دیگر روزهای هفته رانندگی کنند. معمولا هم برای کاهش هزینه ها ماشین دومشان ابوقراضه ای بود.

البته من تحقیقاتی نداشتم که آیا کسانی نسبت به این طرح، و آزمایش مجدد یک روش شکست خورده انتقادی داشته اند یا خیر. تنها از آنجا که این طرح همچنان بدون خروجی مطلوب پابرجاست و به ابعاد آن نیز اضافه می شود به این موضوع اشاره کردم. اگر شما دارید ذکر کنید تا مطلب کامل تر بشه.

مالکیت

مواجه اکثر ما با مسائل به این گونه است که این مشکل به من مربوط نمی شود و نهاد، سازمان، دولت یا گروه دیگری مسئول حل این گونه مشکلات است. مخصوصا در جامعه های کوچکی من همواره با آن ها در تعامل بوده ام بسیار شنیده ام که این مشکل هست و مسئول حل آن فلان ارگان یا نهاد است. تجربه حضور و شنیدن این توجیح ها برام اصلا دور نیست. در ادامه با مثالی که در مورد قانون اجباری شدن صندلی کودک در خودرو می زند، خواننده را به تامل در این مورد وا می دارد.

تونل زدن